مدادهایتان را آماده کنید! میخواهیم درسی عمیق درمورد تاریخچه طراحی گرافیک را شروع کنیم. چرا؟ زیرا طراحی گرافیک در همه جا در اطراف ما وجود دارد؛ در صفحات وب، سایت های اجتماعی، برنامه های تلفن همراه، آرم های تجاری، بیلبوردها، تبلیغات تلویزیونی، تابلوهای رستوران، بروشورهای کاغذی و موارد دیگر. و اگر از طراحی گرافیکی برای تقویت کسبوکارتان، رسیدن به اهداف بازاریابی و جذب مخاطبان استفاده میکنید، این مقاله به شما کمک میکند که بدانید این هنر چگونه تکامل یافته و به کجا میرود.
ابتدا بیایید یک تعریف جامع را بیان کنیم. بر اساس فرهنگ لغت Merriam-Webster، طراحی گرافیک “هنر یا حرفه استفاده از عناصر طراحی (مانند تایپوگرافی و تصاویر) برای انتقال اطلاعات یا ایجاد یک اثر است.”
مورخان توانسته اند منشاء طراحی گرافیک را در نقاشی های غارها در 38000 سال قبل از میلاد ردیابی کنند. با این حال، با تمرکز بر تجارت و بازاریابی، ما قصد داریم درس خود را با اولین نمونه از طراحی گرافیکی که امروز می شناسیم شروع کنیم.
بنابراین، بدون هیچ مقدمه ای، بیایید سفری در تاریخ داشته باشیم تا آغاز طراحی گرافیک را کشف کنیم، بدانیم چگونه ما را به جایی که اکنون هستیم رسانده است و در نظر بگیریم که آینده طراحی گرافیک چگونه خواهد بود.
تاریخچه طراحی گرافیک
اصطلاح “طراحی گرافیک” برای اولین بار در مقاله ای توسط ویلیام آدیسون دویگینز در سال 1922 به نام “نوع جدید چاپ برای طراحی جدید” ظاهر شد. به عنوان یک طراح کتاب، دویگینز این اصطلاح را برای توضیح نحوه سازماندهی و مدیریت آثار بصری در آثارش ابداع کرد.
با این حال، ما میتوانیم برای تاریخچه طراحی گرافیک خود حتی به قبل تر از آن برگردیم.
(تیم توسعه ی فریپیکر تعداد زیادی از انواع فایل های آماده و از قبل طراحی شده ی لایه باز را برای شما طراحان گرافیک عزیز به صورت رایگان جمع اوری کرده است. برای دریافت انها فقط کافیه سری به لینک دانلود فایل های لایه باز طراحی گرافیک بزنید. 🙂 )
دهه 1760: انقلاب صنعتی و چاپ سنگی
انقلاب صنعتی که در اواخر دهه 1700 جرقه زد، فناوری های جدیدی را برای افزایش کارایی و تولید فرآیندهای تولید – از جمله طراحی به همراه آورد. همانطور که یکی از استادان در سخنرانی خود در مورد تاریخچه سیستم های طراحی اشاره کرده است، “طراحی گرافیک روشی نسبتاً جوان برای ابراز کردن، و در درجه اول پاسخی به نیازهای انقلاب صنعتی است.”
لیتوگرافی یکی از بزرگترین صادرات طراحی در انقلاب صنعتی بود. لیتوگرافی که توسط Alois Senefelder اختراع شده است روشی برای چاپ است که شامل جوهر زدن طرح شما در یک سطح سنگ یا فلز و انتقال آن به یک ورق کاغذ است. این نوآوری همچنین جای خود را به کرومولیتوگرافی داد که به سادگی لیتوگرافی است اما با چاپ های رنگی.
به عنوان مثال، در اینجا یک پوستر کرومولیتوگرافی یک سیستم قطار در بوستون است.
با استفاده از این روش جدید، مردم به راحتی می توانند پوسترهای چشم نوازی را برای محصولات، رویدادها، جنبش های سیاسی و حتی دکوراسیون منزل طراحی کنند. لیتوگرافی همچنین هنرمندان را از محدودیت های چاپخانه رها کرد و به آنها اجازه داد به جای استفاده از بلوک های از پیش برش داده شده متن و تصویر، طرح های خود را به صورت دستی و انبوه تولید کنند.
دهه 1890: هنر نوین
هنر نوین یک جنبش جهانی طراحی بود که در اواخر قرن نوزدهم به شدت بر معماری، مد و طراحی گرافیک تأثیر گذاشت. همانطور که در وب سایت موزه تیت بیان شده است، هنر نو با خطوط مارپیچی و شکل هایی بر اساس فرم های گیاهان تعریف می شود.
شما قطعاً پوسترهای هنر نوین را در طبیعت دیدهاید، مانند این پوستر معروف از هانری دو تولوز-لوترک در سال 1893. این پوستر رقصی را در حال اجرا در Jardin de Paris به تصویر میکشد.
هنر نوین از این جهت مهم بود که هنرمندان را تشویق می کرد تا موضوعات خود را نه دقیقاً آنگونه که هستند، بلکه از طریق بیان با اشکال تفسیری، جنبش و بازنمایی انتزاعی منتقل کنند.
1903: Wiener Werkstätte
در شروع قرن بیستم، کولومان موزر نقاش و یوزف هافمن معمار، Wiener Werkstätte به معنای «کارگاه وین» را تأسیس کردند تا تعاونی صنعتگرانی باشد که به صنایع دستی با کیفیت بالا اهمیت میداد.
در پاسخ به صنعتی شدن، این تعاونی بیان فردی و خلاقیت های پیشرو را در اولویت قرار داد. با این حال، جرقه ای در طراحی ایجاد کرد که با هندسه و مدرنیسم و ”سبک مربع” مشخص می شود، مانند این پوستر:
این الگوهای واضح و خطوط تیز حتی طرحهای دیجیتال و قالبهای گرافیکی را پیشبینی میکنند.
1919: باهاوس و طراحی گرافیکی تاریخی
ردپای طراحی گرافیک مدرن که امروزه می شناسیم را می توان از مدرسه باهاوس در آلمان ردیابی کرد. باهاوس که توسط والتر گروپیوس تأسیس شد، شیوه جدیدی از تفکر را راهاندازی کرد که هنر و صنایع دستی، سبکهای کلاسیک و پیشرو، فرم و عملکرد را با هم ترکیب میکرد. طرح های باهاوس شامل مینیمالیسم، اشکال هندسی و حروف ساده و جدید بود.
همانطور که Meaghan O’Neill برای Architectural Digest نوشت: «نتیجه این کار نحوه تجربه زندگی روزمره مردم عادی از طریق اشیایی که لمس میکنند، استفاده میکنند و به آنها تکیه میکنند را متحول کرد. اگر تا به حال یک قوری از Target را تحسین کرده اید یا از ظرافت یک آیفون قدردانی کرده اید، به طور ذاتی تأثیر باهاوس را درک کرده اید.
1947: لوگوهای شرکت پل رند
زمانی که پل رند به برخی از بزرگترین شرکت های آمریکایی کمک کرد تا هویت برند خود را با لوگو شکل دهند، تبلیغات را دوباره تعریف کرد. به IBM، UPS، ABC و American Express فکر کنید همه شرکتهای بزرگی که با طراحیهای رند متحول شدند. در واقع، لوگوی IBM که او در دهه 1970 ایجاد کرد، امروزه هنوز مورد استفاده قرار میگیرد و ثابت میکند که طراحی مؤثر نه تنها شکاف بین شرکتها و افراد را پر میکند، بلکه طی زمان نیز مقاومت میکند.
دونالد آلبرشت، متصدی نمایشگاه رند در موزه شهر نیویورک گفت: “تبلیغات رند دارای کلمات و تصاویر هستند، اما همه آنها شامل یک نماد هستند.” او فکر می کرد که دارد هنر را به تبلیغات می آورد.
دهه 1970: طراحی پست مدرنیسم
پست مدرنیسم به عنوان تحولی از اندیشه های مدرنیستی و شورش علیه آن پدیدار شد. پست مدرنیسم به دلیل ماهیت خود مجموعه خاصی از آرمان ها را به اشتراک نمی گذاشت. اما طرحهای پست مدرن اغلب مسئولان را زیر سوال میبردند و ایدهها را در ذهنشان تغییر میدادند.
مرلین مونرو (1967) توسط اندی وارهول از وب سایت MoMa در تاریخ طراحی گرافیک، جنبشی است که اغلب با موارد دیگری مانند مفهوم گرایی و هنر پاپ همراه است. بنابراین میتوانید مشاهده کنید که اندی وارهول در این دوره نمادهای آمریکایی مانند قوطی سوپ کمبل و پرتره های مرلین مونرو را تخریب میکرد.
دهه 1990: ابزارهای دیجیتال برای طراحی گرافیک
در اواخر قرن بیستم، ابزارهای دیجیتالی مدادها و قلم موها را از دست ما گرفتند و راههای جدید و انقلابی برای ایجاد و توزیع طرحهای گرافیکی ارائه کردند. به عنوان مثال، فتوشاپ در سال 1990، به عنوان یک پلت فرم ویرایش گرافیکی که هر کسی می تواند از آن برای ساخت طرح های حرفه ای استفاده کند راه اندازی شد. برنامههای ابتداییتر مانند مایکروسافت پینت نیز هنر گرافیک را در دسترس قرار دادند.
حتی نحوه تعامل ما با طراحی گرافیک تغییر کرد. در سال 1984، اپل کامپیوتر مکینتاش را معرفی کرد که شامل یک رابط کاربری ساده و با گفتن «سلام» ما را با دنیای کامپیوتری آشنا میکرد که برای مصرفکنندگان ایجاد شده بود و مصرفکنندگان را دعوت میکرد تا خودشان خالق باشند.
طراحی گرافیک در حال حاضر
اکنون که تاریخچه طراحی گرافیک را پوشش داده ایم، وقت آن است که به جایگاه امروزی طراحی گرافیک بپردازیم. می توان استدلال کرد که طراحی گرافیک بیش از هر زمان دیگری در زندگی ما رایج است. گرافیک در هر شبکه اجتماعی، برنامه تلفن همراه و صفحه وب به ما خوش آمد می گوید. و بازاریابان و کسب و کارها هر روز از طراحی برای رشد برندهای خود و ایجاد ارتباط با مخاطبان در سراسر جهان استفاده می کنند.
فقط به آمار نگاه کنید. بیش از 50 درصد از بازاریابان تولید محتوای بصری را در اولویت قرار داده اند. اینستاگرام – یک پلتفرم کاملاً بصری – سریعترین شبکه اجتماعی در حال رشد است. بیش از 70 درصد از مردم مشاهده ویدیوی آنلاین خود را افزایش داده اند زیرا پلتفرم هایی مانند فیس بوک همچنان ایجاد و توزیع ویدیو را در اولویت قرار می دهند. و بیش از 41 درصد از بازاریابان می گویند گرافیک اصلی مانند اینفوگرافیک بهترین عملکرد را دارد.
آینده طراحی گرافیک
یک کلمه می تواند آینده پیش بینی شده طراحی گرافیک را خلاصه کند: تعامل. احتمالاً آینده ای پر از طرح هایی است که کاربر را به بازی، کشف و ساختن تجربیات خود دعوت می کند.
ما قبلاً این را با طراحیهای واکنشگرا میبینیم که بر اساس رفتار استفاده تغییر میکنند. به ویجتهایی فکر کنید که در حین پیمایش یا حرکت مکاننما در یک صفحه، کوچک و بزرگ میشوند. و ما شاهد تعامل در قالبهای طراحی محبوب هستیم، مانند تجسم دادهها، ویدیوهای اجتماعی، و تصاویر متحرک 360 درجه.
با این حال، بزرگترین دخیره استفاده نشده برای طراحی در واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) نهفته است که دنیای دیجیتال را با دنیای واقعی ترکیب میکنند. این فناوریها میتوانند تجربههای فراگیرتری ایجاد کنند که نحوه سرگرمی، خرید، بازی کردن، ارتباط با دوستان و خانواده و تعامل با برندها را تغییر میدهد. به عنوان مثال، پوکمون گو از AR برای آوردن گیم پلی به دنیای ما استفاده کرد. در آینده، 68٪ از مردم VR را بخشی از زندگی روزمره می بینند.
اما برای طراحان، این بدان معناست که آنها مهارت های جدیدی برای توسعه دارند.
همانطور که مارگارت اندرسن برای Eye on Design نوشت: «از منظر طراحی، محیط VR این پتانسیل را دارد که درک ما از تایپوگرافی، چیدمان و نحوه ارتباط بصری اطلاعات را بهطور اساسی بازتعریف کند. با این حال، اگر طراحان گرافیک به خوبی با زبان های که به اکثر برنامه های VR را قدرت میدهند آشنا نباشند، اجرای این ایده های جدید به یک نبرد دشوار تبدیل می شود.
به همین دلیل است که استودیوی طراحی گرافیک مستقر در مادرید Relajaelcoco Singularity را برای کمک به ادغام طراحی گرافیک سنتی با فناوریهای VR ایجاد کرد. Singularity که برای هدستهای واقعیت مجازی Oculus Rift ساخته شده است، «نمونهای انتزاعی، هندسی و رنگارنگ از چگونگی تکامل سریع هوش مافوق بشری برای درک دنیای اطراف خود» ارائه میکند.
والتر گروپیوس و یوزف هافمن در این مورد چه خواهند گفت؟ آنها حتی ممکن است دنیایی را تصور نمی کردند که در آن افراد بتوانند با طراحی اینگونه تعامل داشته باشند. اما بدیهی است که تاریخچه طراحی گرافیک ما را به این نقطه رسانده است.
طراحان گرافیک امروزی که بر روی شانههای غولهای پیش از خود ایستادهاند، با چالش عظیم یادگیری این فناوریهای جدید و فرصت بیسابقهای برای در دسترستر و جذابتر کردن طراحی گرافیکی، بیش از هر زمان دیگری روبرو هستند.