چه شما منطقی و جزئیاتگرا باشید، چه شهودی و هنری، مواقعی وجود دارد که همه ما برای یافتن راهحلهای خلاقانه برای مشکلات، یا آوردن ایدههای نوآورانه به میز تلاش میکنیم.
درست است که عملکردهای خاصی از مغز ما در سمت چپ یا راست انجام می شود، اما مغز ما از دو نیمکره پیچیده تشکیل شده است که با هم کار می کنند تا وظایف را به روشی بسیار پیچیده تر از “فقط نیمکره چپ” یا “فقط نیمکره راست” انجام دهند و اگر خودتان را متقاعد می کنید که فقط در یکی از این دو دسته قرار دارید، در واقع به خودتان بدی کرده اید.
اگر به طور معمول خلاق نیستید یا به سختی می توانید ایده های خود را به نتایج ملموس تبدیل کنید، ادامه مطلب را بخوانید. ما این لیست را که از نظر علمی پشتیبانی میشود ایجاد کرده ایم تا به شما کمک کنیم تا به نتایجی که میخواهید برسید.
1. در حین کار مکرر استراحت کنید
شاید قبلاً این مورد را شنیده باشید، اما ارزش تکرار را دارد. اگر میخواهید ایدههای جدیدی به ذهنتان خطور کند اما مانعی سر راه شما قرر دارد، وقت آن است که قدم بزنید. پیاده روی جریان خون به مغز شما را افزایش می دهد و ثابت شده است که جریان ایده ها را باز می کند.
اجازه دادن به رویاپردازی در هنگام استراحت نیز مهم است. یک مطالعه از دانشگاه بریتیش کلمبیا نشان داد که رویاپردازی در واقع یک فرآیند شناختی بسیار مهم است که در آن ممکن است ما بر روی کار فوری تمرکز نکنیم، بلکه ارتباطاتی ایجاد کنیم که به ما در حل مشکلات بزرگتر کمک می کند.
یافتهها نشان میدهند که رویاپردازی یک حالت شناختی مهم است که در آن ممکن است ناخودآگاه توجه خود را از کارهای فوری معطوف کنیم تا مشکلات مهم زندگیمان را مرتب کنیم.
بنابراین، هنگامی که شک دارید، استراحت کنید.پ
(تیم توسعه ی فریپیکر تعداد زیادی از انواع فایل های آماده و از قبل طراحی شده ی لایه باز را برای شما طراحان گرافیک عزیز به صورت رایگان جمع اوری کرده است. برای دریافت انها کافیه سری به لینک دانلود فایل های لایه باز طراحی گرافیک بزنید. 🙂 )
2. همیشه یک دفترچه یادداشت همراه خود داشته باشید
نگه داشتن یک دفترچه یادداشت به صورت فیزیکی باعث خلاقیت بیشتر شما نمی شود. اما همه لحظاتی را تجربه کرده اید که در حین انجام کاری کاملاً نامرتبط، ایدهای عالی به ذهن شما رسیده است، و بعداً نتوانستهاید تا آخر عمر آن را به یاد بیاورید.
اجازه ندهید آن لحظات نبوغ از بین برود! یک نوت بوک را همه جا همراه خود داشته باشید (یا از دفترچه یادداشت گوشی خود استفاده کنید)، مانند هنگام دویدن، زیر دوش (بله، به همین دلیل دفترچه یادداشت ضد آب می سازند)، و حتی در حین رانندگی (فقط یک یادداشت صوتی سریع ضبط کنید)
دلیل اینکه بهترین ایده ها در زمان نامناسب به سراغ ما می ایند، به خاطر چیزی است که در اولین مورد توضیح دادم. وقتی ذهن ما سرگردان و بدون تمرکز است، آزاد است تا ارتباطاتی را ایجاد کند که وقتی در حالت متمرکز هستیم، به راحتی قابل تشخیص نیستند. هنگامی که مغز ما در حالت “جریان” آرام است، ایده های خلاقانه به بیرون می پرند و در میان افکار دیگر ما گم نمی شوند.
3. برای الهام گرفتن به طبیعت نگاه کنید
این کار یک ایده بسیار مفید هم برای افرادی که خود را خلاق می دانند و هم برای کسانی که این کار را نمی کنند است. هنگام تلاش برای ارائه ایده های نوآورانه، به الگوها و روش های مورد استفاده در طبیعت توجه کنید.
همانطور که Janine Benyus، یکی از بنیانگذاران موسسه Biomimicry توضیح می دهد،
“طبیعت بسیاری از مشکلاتی که ما با آن دست به گریبان هستیم را حل کرده است. حیوانات، گیاهان و میکروب ها مهندسین کامل هستند. پس از میلیاردها سال تحقیق و توسعه، آنچه ما را احاطه کرده راز بقا است.”
انسان ها تمایل دارند مسائل را بیش از حد پیچیده کنند. با روی آوردن به طرحهای رنگی طبیعی (الگوهای استتار) یا طرحهای ساختاری آزمایششده تکاملی (کندوهای زنبور عسل) میتوانیم الهام بگیریم و ایدههای خلاقانه جدیدی را جرقه بزنیم که ممکن است در غیر این صورت نادیده گرفته شوند.
4. به دنبال تجربیات جدید باشید.
به طور گسترده پذیرفته شده است که ایده های جدید از کشف روابط بین تکه های دانش به وجود می آیند. ما آگاهانه یا ناآگاهانه با پذیرفتن تجربیات جدید دانش به دست می آوریم. این می تواند شامل شرکت در کلاس یا مطالعه بیشتر، سفر و یادگیری در مورد فرهنگ های دیگر باشد که ما را مجبور می کنند روی حل مسئله و مهارت های ارتباطی کار کنیم.
داشتن این تجربیات جدید و یادگیری چیزهای جدید، عناصر بیشتری از دانش و دیدگاه های متفاوت را در اختیار ما قرار می دهد. داشتن یک مجموعه بزرگتر از تجربیات برای استخراج، و همچنین مجموعه ای بزرگتر از دیدگاه ها، برای ایجاد ارتباطات جدید بین عناصر مختلف مفید است.
و منظور من از “تجربه های جدید” این نیست که باید چیزی باشد که زندگی را تغییر دهد. این کار می تواند به سادگی انتخاب مسیری متفاوت برای رسیدن به محل کار، امتحان کردن یک مسیر جدید دویدن یا رفتن به یک کافی شاپ جدید باشد. همین تغییرات کوچک در برنامه روزانه شما می تواند به شما کمک کند تا ارتباطی را ایجاد کنید که هرگز نداشته اید.
5. مدیتیشن کنید.
مزایای مدیتیشن به خوبی مستند شده است و به جرات می توان گفت که دیگر فقط برای راهبان بودایی نیست. افراد زیادی مدیتیشن را به دلیل فواید بسیار زیاد آن به عنوان تمرین تمرکز حواس و آرامش در زندگی روزمره خود وارد می کنند و تقویت خلاقیت نیز می تواند یکی از فواید آن باشد.
محققان در مطالعهای در سال 2013 به دو نوع مدیتیشن پرداختند: مدیتیشن با توجه متمرکز (FA)، که در آن افراد بر یک فکر تمرکز میکنند و فعالانه حواسپرتیها و احساسات را نادیده میگیرند، و مدیتیشن نظارت باز (OM)، که در آن افراد در مشاهده و درک هر فکر یا احساسی به شیوه ای انعطاف پذیر آزاد هستند.
هدف آنها این بود که ببینند سبک های مختلف مدیتیشن چه تأثیری بر دو نوع اصلی تفکر خلاق دارند – تفکر همگرا و تفکر واگرا. در تفکر همگرا، ما سعی می کنیم برای یک مشکل خاص راه حلی خلاقانه ارائه کنیم. در تفکر واگرا، هدف ما ایجاد تمام ایده های ممکن در شرایطی است که ممکن است بیش از یک راه حل کارساز باشد.
آنچه محققین در نهایت دریافتند این است که، در حالی که مدیتیشن FA به طور خاص به تفکر همگرا بود کمک نمیکند، مدیتیشن OM تفکر واگرا (تولید ایده) را ترویج میکند و قطعاً میتواند خلاقیت را افزایش دهد. بنابراین، قطعاً ارزش آن را دارد که در زندگی شما گنجانده شود.
6. محدودیت هایی برای تحریک خلاقیت اعمال کنید
ممکن است کمی غیر عقلانه به نظر برسد، اما ارزش امتحان کردن را دارد. در مطالعهای که در مجله رفتار سازمانی منتشر شد، محققان دریافتند که خلاقیت در شرایط ساختاریافته بالاتر است و حتی زمانی که محدودیتها از بیرون اعمال نمیشوند، بیشتر میشود.
این بدان معناست که اگر محدودیتهای خاصی برای خود قائل شوید، در واقع میتوانید خلاقیت خود را تقویت کنید. مسئله این است که با مسیر ها و گزینه های زیدی که پیش رو ما قرار میگیرند، ما ناگهان از کار می ایستیم. اعمال محدودیت ساختاری به شما می دهد و می تواند شتاب شما را تحریک کند.
محدودیتها میتوانند شامل مواردی مانند محدودیتهای زمانی، مانند فرصت های کوتاه، یا انجام کارهای کوچک باشند. یعنی فقط انجام یک کار در یک زمان و مقاومت در برابر میل به انجام چند کار. شما میتوانید حتی یک قدم جاوتر بروید و خود را مجبور کنید که تعداد معینی از ایده های خود را اجرا کنید.
7. بهتر فکر کنید
من هرگز جلسات سنتی طوفان فکری را دوست نداشتم و فکر میکنم بالاخره دلیل آن را فهمیدم. اکثر مردم تقریباً ساکت می مانند و افراد جسور به سرعت ایده های خود را بازگو میکنند. و از آنجایی که ایده های آن ها تنها ایده هایی است که شنیده می شود، همان ها هستند که اجرایی میشوند.
نقطه ضعف این است اولین ایده بدیهی ترین، و معمولاً خلاقانه نیست. این منجر به «تفکر گروهی» شده و همه حول آن یک ایده جمع میشوند، بنابراین متأسفانه ایدههای خلاقانهتر هرگز شنیده نمیشوند.
یک راه حل عالی برای این مشکل «نوشتن مغزی» است، اصطلاحی که توسط استاد دانشگاه آرلینگتون، پل پائولوس ابداع شده است. به این معنا که ایده پردازی باید قبل از بحث گروهی اتفاق بیفتد.
در مطالعهای که او انجام داد، یک گروه از شرکتکنندگان ایدههای خود برای استفادههای مختلف از گیره کاغذ را روی کاغذهایی با قلمهای رنگی مختلف نوشتند و آنها را به دیگران دادند تا هر یک از پهار شرکت کننده ایده خود را به آن اضافه کنند. این کار به مدت 15 دقیقه ادامه یافت. گروه دیگر لیست ها را به صورت جداگانه می نوشتند.
پائولوس دریافت که بیشترین مقدار ایده ه هنگام گروهی نوشتن تولید می شود، حتی اگر به شرکت کنندگان دستور داده شده باشد که تمام ایده های تولید شده را به خاطر بسپارند.
“نوشتن مغز” مطمئناً یک ابزار مؤثر است و می تواند تنها چیزی باشد که تیم شما برای به جریان انداختن خلاقیت ها به آن نیاز دارد.
8. آگاهانه روی خلاقیت بیشتر تمرکز کنید
برخلاف تصور عمومی، خلاقیت را می توان آموخت و آموزش داد. با این حال، برای یادگیری هرکاری، باید با آن مانند مهارتی رفتار کنیم که معتقدیم می توان آن را آموخت. این ممکن است شامل تغییر طرز فکر ما در مورد خلاقیت باشد – از چیزی که ذاتاً با آن متولد شده ایم یا نه، به چیزی که می توانیم یاد بگیریم و در آن بهتر شویم.
در یک مطالعه، محققان به دنبال این بودند که ببینند آیا می توان خلاقیت را در دانشجویان مهندسی پرورش داد یا خیر. آنها پس از تماشای سه سخنرانی در مورد خلاقیت، به 64 دانش آموز تست خلاقیت دادند. سپس دانشآموزان تقسیم شدند و 37 دانشآموز بر اساس نتایج آزمون خود مشاورههای اضافی دریافت کردند، در حالی که 21 دانشآموز دیگر صرفاً در سخنرانیهای عادی شرکت کردند.
پس از شش هفته، آنها دانشآموزان را مجدداً مورد آزمایش قرار دادند و دریافتند که دانشآموزان مورد مشاوره نسبت به دانشآموزان غیرمشاور مبتکرتر بودند و طراحی ماشینهای دانشآموزان مشاورهشده نسبت به دانشآموزانی که فقط در سخنرانیها شرکت میکردند ظریفتر و خلاقانهتر بود.
9. سؤالات جدیدی از خود بپرسید
وقتی ایدههای جدیدی به ذهنمان میرسد، اساساً به سؤالاتی پاسخ میدهیم که از خودمان پرسیدهایم. مشکل این است که اگر به پرسیدن سؤالات یکسان ادامه دهیم، پاسخهای زیادی وجود ندارند که بتوانیم به آنها برسیم.
خوشبختانه، سوالات جدید می توانند مغز ما را به سمت پاسخ های جدید و در نتیجه ایده های خلاقانه تر سوق دهند. انیشتین، یکی از بزرگترین مغزهای علمی تمام دوران، بسیار خلاق بود. او گفت: “اگر یک ساعت برای حل یک مشکل وقت داشتم و زندگی من به راه حل بستگی داشت، 55 دقیقه اول را صرف تعیین سؤال مناسب می کردم … زمانی که سؤال مناسب را بدانم، می توانم مشکل را در کمتر از پنج دقیقه حل کنم.”
از زاویه ای متفاوت به مفاهیم و شرایط نگاه کنید و این کار شما را مجبور به پرسیدن سؤالات جدید می کند. همانطور که گفته شد، طرح سؤالات جدید آسان نیست. مطمئن شوید تا سوالات تخصصی تری نسبت به سوال های ساده و مبهم از خود بپرسید. به عنوان مثال، کسی که میخواهد نقاشی کند میتواند به یک بوم خالی خیره شود و بپرسد “من چه احساسی دارم که نقاشی میکنم؟” یا در عوض میتواند بپرسد، “چگونه می توانم به صورت بصری اضطراب و هیجان شروع یک فصل جدید زندگی را نشان دهم؟”
دومی به احتمال زیاد جرقه ایدهها را برمیانگیزد، بنابراین مهم است که تمرین کنید به این سبک از خودتان سؤال کنید تا بهرهوری خلاقانه خود را افزایش دهید.
از واقعیت جدا شوید
ممکن است شنیدن این نکته عجیب به نظر برسد که جدا شدن از واقعیت می تواند خلاقیت ما را افزایش دهد، به خصوص به این دلیل که موانعی که باید بر آنها غلبه کنیم بسیار واقعی هستند و جدا شدن ممکن است کمی شبیه فرار به نظر برسد.
با این حال، بر اساس گفتههای اورن شاپیرا و نیرا لیبرمن، نویسندگان علمی آمریکایی، فاصلهگیری روانی از مشکلات میتواند به افزایش خلاقیت ما در حل آنها کمک کند.
ما به طرق مختلف می توانیم فاصله روانی ایجاد کنیم. به عنوان مثال می توانیم به مشکلات خود را از منظر شخص دیگری، یا به عنوان مسئله ای بعید نگاه کنیم. این کار سؤال را به چیزی انتزاعی تر تبدیل می کندو این امکان را به ما می دهد که در مورد مفاهیم ملموس تر فکر کنیم و ارتباطات متفاوتی نسبت به آنچه داریم برقرار کنیم.
ایجاد فاصله زمانی از طریق تصور خود در یک سال پیش رو و تجسم اینکه چگونه مشکل را حل می کنید، یا ایجاد فاصله مکانی با تصور اینکه سوال از جایی دور می آید، روش های دیگری هستند که برای ایجاد فاصله روانشناختی استفاده
می شوند و همچنین ثابت شده است که تفکر خلاق را افزایش می دهد.
آیا احساس خلاقیت می کنید؟
چه کسی باشید که به خلاقیت خود شک دارید و چه کسی که خلاقیت خود را از دست داده است، این روشها مطمئناً مغز شما را برای ایده پردازی آماده می کنند.
با پیاده روی کردن به خودتان زمانی برای استراحت کردن بدهید، اجازه بدهید مغزتان رویاپردازی کند و مدیتیشن را در برنامه صبحگاهی خود بگنجانید. سوالات جدیدی از خود بپرسید و آگاهانه روی افزایش خلاقیت خود تمرکز کنید. از روش های طوفان فکری استفاده کنید یا محدودیت هایی به خود بدهید تا به جرقه زدن خلاقیت شما کمک کند.
با انجام دادن این روشها، ما مطمئن هستیم که در کمترین زمان ممکن احساس غرق شدن در پتانسیل خلاقیت خواهید کرد!